ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم
ایستاده در باد

ایستاده در باد

عصیان می کنم پس هستم

179.

179.

توی پارک آن ور خیابان قدم می زنم واین جمله از استیفن هاوکینگ از سیگارم کام می گیرد:"بزرگترین دشمن آگاهی جهل نیست ،توهم دانستن است"

.

.

.

پ.ن:

وقتی این همه آدم رنگ ووارنگ نتونستن از من دل ببرند،مطمئن باش از ماشین وخونه و... تو هم کاری ساخته نیست آدمک سیلیکونی!

178.

178.

ماه شب چهارده وخنکای گردنه اسدآباد ومن و...


پ.ن:

عالم از شوروشر عشق خبر هیچ نداشت

فتنه انگیزجهان غمزه جادوی تو بود

من سرگشته هم از اهل سلامت بودم

دام راهم شکن طره ی هندوی تو بود


177.انسانیت یا...

177.

این ویدئو رو ببینید!

البته شاید هم قبلاً دیده باشید...



پ.ن:

انسانیت یا حیوانیت؟کدووم واژه با ارزشترهه حالا؟

176.شب های ...

176.

یه میلیون تومن واسه دو شب آرووم و رویایی ورمانتیک و... قیمت خیلی گزافی نیست!

گاهی عرض زندگی هم مهمه.



175.مادر

175.

مادر؛تجربه ایه که فقط یک بار اتفاق می افته،پس...



174.همه چی با هم

174.

اول:

این قدر موضوع واسه نوشتن دارم که نمی دونم از کجا شروع کنم.


دوم:

یه چند وقتی با کاغذ وقلم آشتی کردم اما خیلی فاز نداد،الان اومدم با مانیتور وکیبورد آشتی کنم.باشد که دست رد به سینه این جانب نزنند وما را از خود نرانند.


سوم:

رفته بودیم دل تکانی،البته غافل از اینکه بعد از دل تکانی،باید خانه تکانی هم بنماییم!


چهارم:

هر چقدر در طول دو ماه گذشته بد گذشت واسترس وفشار کاری و... این چند روزه به لطف سعید ومرتضی خوش گذشت.هر شب آنقدر می خندم از کارهای این دوتا که دل درد می گیرم والبته عضلات صورتم که...


پنجم:

بالاخره دوره آموزش سربازی برادرم تمام شد و تقسیم هم شدند ومن نفس راحتی کشیدم.نمی دونم چرا به این بچه این حسو دارم.باید ببینید این جوون چقدر ماهه!ترس دارم از... می ترسم.حتی از گفتنش هم ترس دارم.فقط خدا می دونه توی این مدت چی به من گذشت!


ششم:

هفته پیش خیلی اتفاقی کسی رو دیدم که چهار سال پیش بدون هیچ توضیحی روی 5سال رفاقت خط کشید ورفت...!به همین سادگی ومن هم تا چند وقت ،شاید نزدیک به یک سال درگیر این موضوع بودم.حالا خیلی اتفاقی اون،اونور میز ومن این ور میز.جفتمون شوک زده شدیم.

گله کرد که چرا بی خبر رفتی؟!!(فک من .همچنان در آویزانی به سر می برد!)


هفتم:

سهراب،دوست عزیز وخیلی صمیمی ام بابا شده!یه دختر کوچولو وفسقلی و... واقعاً از ته دل خوشحالم.


هشتم:

چند روزی از وعده پیرمرد گذشته،نمی دونم چرا تاخیر داره؟همیشه حرفش حرف بود.


نهم:

سفرنامه هم...

بعداً





173.

173.

فعلا اینا رو داشته باشید تا بعدش به برسیم به داستان سفر پرماجرا


[+]"آمده ام که سرنهم" با صدای استاد محمدرضا شجریان


[+]"آمده ام که سرنهم" با صدای هژیر مهر افروز یه اجرای متفاوت 

 

[+]قطعه "شب وصل" از آلبوم شب وصل محمدرضا شجریان

172.

172.

عصری دارم می رم سفر.

یه سفر دو یا نهایتاً سه روزه.

به همان طرفی که پارسالی رفتم.

البته نه به همون مقصد ولی به همان مقصود.

خیلی سختم شده.یه جورایی یه وضعیت غیر قابل تحمل و...

خیلی خسته شدم.

این خستگی روحم رو چنگ انداخته،زخمیش کرده.

از "خودم"خجالت می کشم...!

خستگی وهزارتا اما واگر ویه "چرا"ی بزرگ بی جواب شده سوهان زندگیم و...

پووف...


مطمئنم بعد از این سفر یا تو سرعاقل میای یا من آدم می شم!

خدا می دونه این سفر فقط و فقط به خاطر توئه.


[+]بشنوید من فکر می کنم جالب باشه.

171.جوینده همیشه یابنده اس!

171.


اینو بشنوید[+]

یه برش کوتاه از این آهنگ رو شنیده بودم،نه می دونستم از کیه نه...حتی خواننده اش رو هم نمی شناختم. اما امروز پیداش کردم.



170.دختری به نام...

170.


دختری به نام آهو ...[+]